پسرم ! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است و نه ورود به جامعه و تشکیل حکومت شاهد گسستن از حق ؛ میزان در اعمال و انگیزه های آنهاست .

پسرم ! از زیر بار مسئولیت انسانی که خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است ، شانه خالی مکن که تاخت و تاز شیطان در این میدان کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دست اندرکاران نیست .

پسرم ! سوره حشر را مطالعه کن که گنجینه هایی از معارف و تربیت در آن هست و ارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند و از آنها به مدد الهی توشه بردارد .

پسرم ! مجاهده کن که دل را به خدا بسپاری و موثری را جز او ندانی .

پسرم ! چه خوب است به خود تلقین کنی و به باور خود بیاوری یک واقعیت را ؛ که مدح مداحان و ثناجویان چه بسا که انسان را به هلاکت برساند و از تذهیب اخلاق و نفس دورتر سازد .

پسرم ! گناهان را هرچند کوچک به نظرت باشند سبک مشمار ( انظر الی من عصیت ) و با این نظر همه گناهان ، بزرگ و کبیره است .

پسرم ! هیچگاه به دنبال تحصیل دنیا اگرچه حلال او باشد ؛ مباش که حب دنیاگر چه حلالش باشد ، راس همه خطایاست ؛ چرا که خود ، حجاب بزرگی است و انسان را ناچار به دنیای حرام می کند . تو جوانی و با قدرت جوانی که حق داده است ، می توانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدم های دیگر کشیده شوی که هر قدمی ، قدم هایی در پی دارد و هر گناهی ـ گرچه کوچک ـ به گناهان بزرگ و بزرگتر می کشد به طوری که گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید ؛ بلکه گاهی اشخاص به ارتکاب بعضی از کبائر به یکدیگر فخر می کنند .

 



نظر  

نوشته شده توسط طیبات در شنبه 89/11/9 ساعت 4:21 عصر موضوع | لینک ثابت